galbam
love to love


از یاد برد..

 

سوختم خاکسترم را باد برد بهترین یارم مرا از یاد برد

سوختم اما نفهمیدم چرا؟

سوختم اما ندانستی چرا؟


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

سالها رفته.....

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

هامت میخواهد...

Www.MyPix_.Ir425.jpg

اینکه یک نفر بهت خیانت می کنه
درد نداره
دردش اینجاست
واسه اینكه بهش خیانت نكنی
خیلی موقعیتهای بهتری رو بخاطرش گذاشتی کنار...

***

شهـــامــت مــی خواهــد

"ســـــرد بــاشــی" و "گــرم لبخنــد بزنـــی" ...!

***


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

دلتنگی..

 

 

دلـــــتــــنــــگــــــی پــــــیــــچـــیـــــــــده نــــــیــــســــــتــــــــ . . . !

 

***

Image012.jpg

***

www.pichak.net-37.jpg

یــــــکـــــــ دل . . . ! یــــــکـــــــ آســـــــمـــــان . . . ! یــــــکـــــــ

بــــــغـــــض . . . ! و آرزو هــــــــای تـــــــــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
بـــــــه هــــــمـــــیـــــن ســـــــادگـــــــی . . . !

001 (6).gif

***

5.jpg

***

5.jpg

***

Image012.jpg

***

Image012.jpg

***

Image012.jpg

 

***

Image012.jpg


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

نامردی...

آنان که بودنت را قدر نمی دانند

رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .!



دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

به چی؟؟؟

به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ...


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

شباهت دنیای من با ادم برفی..

دنیای ادم برفی دنیای ساده ایست

اگر برف بیاید هست

اگر برف نیاید نیست

مثل دنیای من

اگر تو باشی هستم

اگر نباشی...!!!!!!!


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

فرق عشق و ازدواج...

شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور.

اما هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای

بچینی.

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه اوردی؟

و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ!

هر چه جلوتر میرفتم خوشه های پر پشت تری می دیدم و به امید پیدا کردن

پر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟

استاد گفت: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور.

اما به خاطر داشته باش که باز هم نمی تونی به عقب برگردی!!

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.

استاد از او ماجرا را پرسید و شاگرد در جواب گفت:

به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم.

به سبب انکه ترسیدم اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.

استاد گفت: ازدواج یعنی همین!


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

به سوی او قدمی برداریم...

 

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را


و دریایى غرق نمی کند "موسى" را


کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد


تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش


دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند


سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد


مکر زلیخا زندانیش می کند


اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند


از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند


و خدا نخواهد


نمی توانند


او که یگانه تکیه گاه من و توست !


پس

به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار


به او "توکل"
کن

و به سمت او "قدمی بردار"


تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

رو نیمکت تو......

 رو نیمکت تو تو قلب پاییزم  تا تو بیایی خوبم هستم نمیریزم!!!!!!!!!!


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

love me...

 


مانند آب جاری
صیقل دادم
سنگ های مسیر رود را
تا بگویم
با تمام سختی ها
زندگی جاریست
زیر درخت بید
کنار شقایق ها
زیر آسمون خدا
با چشمک ستاره ها
بازهم عاشق می شوم
با تمام وجود


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

نیمکت عاشقی...

 نیمکت عاشقی یادت هست؟؟؟؟؟؟؟

کنار هم نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود....

بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود...

برگ های رنگیش را به نشانه عشقمان بر سرمان میریخت.....

او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز میکشید...

اما اکنون پاییز.....نبودنت را به جداییمان رخ میکشد!!!!!!!!

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

چقدر سخته......

 چقدر سخته تا وقتی مریض نشی کسی برات گل نمیاره

تا فریاد نزنی کسی به طرفت بر نمیگرده

تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه

تاقصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد

و تا نمیری کسی تو رو نمیبخشه

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

سوال؟؟؟؟...؟؟؟؟؟

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

...........!!!!!!

 تو نبودي و من با عشق نا آشنا بودم

تو نبودي و در نهان جانه دلم جايت خالي بود

تو نبودي و باز به تو وفادار بودم

تو نبودي و جز تو هيچ كس را به حريم قلبم راه ندادم

و تو آمدي از دور دستها

از سرزمين عشق

تو مرا با عشق آشنا كردي

با تو تا عرش دوست داشتن سفر كردم

تو مفهوم عاشق  بودن را به من آموختي

با تو كامل شدم

با تو بزرگ شدم

با تو الفباي عشق را آموختم

نداي قلب عاشقم را به گوش همه رساندم

به تو و كلبه عاشمان باليدم

تو نيمه گمشده ام شدي

حال كه اين چنين شيفته توام باش تا در كنارت آرامش بيابم

حتي براي لحظه اي از من جدا نشو

بدون تو دستم سرد است

بدون تو آغوشم تهي و لبريز درد است

به حرمت عشقمان

به حرمت لحظات زيبايمان

مرو كه بي تو من هيچم

بمان با من

بدان كه تا ابد نام تو بر قلبم حک شده

بدان كه عشقمان هميشه پاك خواهد ماند

به وفايم ايمان داشته باش

تا به تو نشان دهم معني واقعي واژه عشق را


پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,

|
 

...

 

 

 

بی خیال است

 

بی خیال است

 

 خیلی بی خیال. . .

 

. . . همان کسی که تمام خیال من است


پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,

|
 

eshg man...

  جان من, سنگدلی...!دل به تو دادن غلط است 

بر سر راه  تو چون  خاک  فتادن  غلط  است
 
چشم  امید  به  روی  تو  گشادن   غلط  است
 
روی  پر  گرد  به  راه تو نهادن   غلط  است
 
رفتن  اولاست,  ز کوی تو ستادن غلط  است
 
جان شیرین به تمنای تو تو دادن   غلط  است
 
تو نه  انی   که   غم    عاشق   زارت   باشم
 
چون شود  خاک بر ان   خاک  گزارت  باشم
 
مدتی  هست  که   حیرانم و   تدبیری   نیست
 
عاشق  بی  سرو  سامانم و    تدبیری   نیست
 
از  غمت  سر به  گریبانم و  تدبیری    نیست
 
خون  دل  رفته  به  دامانم و  تدبیری   نیست
 
از جفای تو   بدین   سانم و   تدبیری    نیست
 
چه   توان  کرد   پشیمانم و  تدبیری    نیست
 
شرح   درماندگی   خود به  که  تقریر  کنم
 
عاجزم.! چاره ئ من چیست چه  تدبیر کنم

 
 

پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,

|
 

...........!!!!!!

 

 

درد میکشم وقتی میبینم منو به بهایی فروختی که هم قیمت این پاکت سیگارم هم نمیشود.

از تو خرده نمیگیرم چون من بخاطر تو کاری با خودم کردم

که هیچ دشمنی با من نکرد.

 

 


پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:,

|
 

خدایا..

خدایا !!!!

بحث نکن 

من از توتنهاترم...


چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:ض,

|
 

روز مرگم...

روز مر گم

در اخرین نفسم...

فقط یک چیز را به او خواهم گفت:

اون طوری نه

این طوری میرن...


پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,

|
 

دلم به کما رفته...

دلم به کما

رفته برای مردنش دعا کنید.


پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:,

|
 

عشقم...

با خودم گفتم:

اگر روزی دیگر دلت با من نباشد چه؟

چه کنم؟(تنها)میشوم!

ولی نه!!

صاف و ساده میگویم:

تازه فهمیده ام،

من از(تنها)ماندن نمیترسم!

من ازبی^تو^بودن میترسم!

 


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

تنهایی..

چقدر زمونه بی وفاست
نمی دونم خدا کجاست
یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست ؟
گاهی می خوام داد بکشم اما صدام در نمیاد
بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد ؟

www.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی

 

میزنم کبریت بر تنهایی ام
تا بسوزد ریشه بیتابی ام
میروم تا هر چه غم پارو کنم
خانه ام را باز هم جارو کنم

 


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

عذاب زندگی...

غم داشتن بخشی از زندگیست


ولی غمخوار نداشتن عذاب زندگی

 

www.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

غمگینم...

تنها شادی زندگیم این است که هیچ کس نمی داند تا چه حد غمگینم

 

www.parsnaz.ir  عکس های غمگین از لحظات تنهایی

چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

هی خدا...

بودنم را هیچ کس باور نداشت

هیچکس کاری به کار من نداشت
بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم زیبا و قشنگ
آنکه خوابیده در این گور سرد
بودنش را هیچ کس باور نکرد


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

درد دارد...

به خدا درد دارد وقتی میرود و همه میگویند دوست نداشت....

و تو نمیتوانی ثابت کنی که هر شب با عاشقانه هایش خوابت میکرد...!!!


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

قلب ساده من...

اگر از یاد تو رفتم اگر رفتی تو زدستم

 

اگر یار دیگرونی من هنوز عاشقت هستم

با وجود اینکه گفتی دیگه قهری تا قیامت

با تمام سادگی هام گفتم اما به سلامت

شایداین خوابی که دیدم هر چی حرف از تو شنیدم

قلب ناباورمن گفت من به عشقم نرسیدم

پس ازاین نگفته بودی غیرازمن کسی روداری

توی گریه توی شادی سررو شونه هاش می زاری

تورو نمی بخشم هرگز دیگه یادت نمی افتم

برو زیبای عزیزم *تو گرونی* *من چه مفتم*


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

قلب ساده من...

اگر از یاد تو رفتم اگر رفتی تو زدستم

 

اگر یار دیگرونی من هنوز عاشقت هستم

با وجود اینکه گفتی دیگه قهری تا قیامت

با تمام سادگی هام گفتم اما به سلامت

شایداین خوابی که دیدم هر چی حرف از تو شنیدم

قلب ناباورمن گفت من به عشقم نرسیدم

پس ازاین نگفته بودی غیرازمن کسی روداری

توی گریه توی شادی سررو شونه هاش می زاری

تورو نمی بخشم هرگز دیگه یادت نمی افتم

برو زیبای عزیزم *تو گرونی* *من چه مفتم*


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

هر جا خدا باشه به چیز دیگه ای نیاز نیست..

هر جا ایمان باشد,عشق هست



هر جا عشق باشد,آرامش هست



هر جا آرامش باشد,خدا هست



هر جا خدا باشد,به چیز دیگری نیاز نیست

 


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

به سلامتی....

به سـلامـتـيـه اونـي که فـکر مـيکـنـيم تـونـسـتـيـم فـرامـوشـش کـنـيـم امـا

وقـتـي شـب خـوابــشو مـيـبـيـنـيـم کـل روز رو پَـــــکريــــم
 

چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

من از تمام اسمان باران را میخواهم...

عکس عاشقانه

من از تمام آسمان ، باران را می خواهم

و از تمام تو ، یک دست

که قفل شود در دست من !


چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

|
 

باید اهسته نوشت..

 
 

باید آهسته نوشت ،

با دل خسته نوشت ،

با لب بسته نوشت...

گرم و پررنگ نوشت...

روی هر سنگ نوشت

تا بخوانند همه

که اگر عشق نباشد دل نیست...!!!

 


 

سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

جملات عاشقانه...

 

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم

تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم

این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند!
این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم

همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ، همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد
آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ، بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!

اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی
اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی
تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….

خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!

 

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری
اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری
که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم
همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند

در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو
تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام
دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام

همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست
امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست

گفتی مرا دوست داری ، اما دوست داشتنت دو روز است ، دیروز گذشت و آخرش امروز است!

روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!

بیا با هم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ، تصویری مثل آن نقاشی دیروز
تا به یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ، تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ، نه خاطره ای از گذشته ، خاطره هایی شیرین از هر روز زندگی مان که همیشه تا ابد در قلبمان به یادگار بماند!

تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی
از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی

 

همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای
همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای
گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای
گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای

نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام
مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم
تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم

غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم ، شبنمی شدم و بر روی تو باریدم
تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم

همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای ، میخواهم این شعر اولینش تو باشی و آخرین نداشته باشد
همچنان ادامه داشته باشد….

همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد
همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد
همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد
حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند

مثل امواج دریا آمدی و ساحل قلبم را در میان خودت گرفتی ، همدیگر را دیوانه کرده بودیم با نوازش های هم ، آن سکوت عاشقانه رابه یاد داری در لحظه بوسیدن هم؟

.


 

سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

فاصله..

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست!

قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!

گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن!
من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوب ترینم کافی ست.



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

عشق...

 

 

عشقو باید باورکرد ...
بوسه رو باید حس کرد ...
احساسو باید لمس کرد ...
امــــــــّـــــــــــا ...

دوست داشــــــــتنو باید ثابـــت کـــــــــرد!!!



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

بی تو من خرابم...

توی آسمون عشقم جز تو هیچ پرنده ای نیست

توی تنهایی شبهام بی تو هیچ ستاره ای نیست

جز تو هیچ کسی عزیزم تو دلم جای نداره

دل عاشقم بجز تو هیچ کسی رو دوست نداره

اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میموندم

اگه دستات مال من بود جون به دستات میسپردم

اگه اسم مو می خوندی دیگه از یاد نمی بردم

اگه با من تو می موندی غم دنیا رو میبردم



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

!!!!!!!........!!!!!

 
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.
اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.
زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: “من چقدر باید بپردازم؟”
و او به زن چنین گفت: “شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!”
***

چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ،ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.

او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.

وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: “شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!”.
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت:
“دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه…”
به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک
میکنه و قول بدیم که
نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه

این داستان رو برای هر کس که دوست دارید بفرستید… نگذارید زنجیر عشق به شما ختم بشه

.


سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

عاشق یعنی...

 

میگی نمیتونم ببینم اون با یه کس دیگست

ولی بدون تعریف عاشق یه چیز دیگست

عاشق یعنی بسوزی تو پایه معشوقت

عاشق یعنی دوری ازهمه ی علایقت

عاشق یعنی بشنوی چیزی که نیست لایقت

عاشق یعنی بسازی با همه حقایقت

بیا بشین و ببین و بخند به سر گذشت

 

بگو این مجنون دیوانه هم که در گذشت

 



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 

شبی..

شبي از پشت يک تنهايي نمناک و باراني تو را با لهجه گلهاي نيلوفر صدا کردم
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم
پس از يک جستجوي نقره اي در کوچه هاي آبي احساس
تو را از بين گل هايي که در تنهاييم روئيدي با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي
دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي
و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم
تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها کردم
همين بود آخرين حرفت و من بعد ازعبورتلخ و غمگينت
حريم چشمهايم را به روي اشکي ازجنس غروب ساکت و نارنجي خورشيد وا کرد
من مي دانم چرا رفتي نمي دانم چرا؟
شايد خطا کردم و تو بي آنکه فکر غربت چشمان من باشي نمي دانم کجا؟ تا کي؟ براي چه؟
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد از رفتنت يک قلب دريايي ترک برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاکستري گم شد
و گنجشکي که هر روز از کنار پنجره با مهرباني دانه برمي داشت
تمام بالهايش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود
و بعد از رفتنت انگار کسي حس کرد
من بي تو تمام هستي ام از دست خواهد رفت
کسي حس کرد من بي تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
و بعد از رفتنت درياچه بغضي کرد
کسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد
و من با آنکه مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور خود نخواهي برد
هنوز آشفته ي چشمان زيباي توام برگرد!
ببين که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد
کسي از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت:
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در حالتي ما بين اشک و حسرت و ترديد
کنار انتظاري که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پائيزي ترين ويراني يک دل
ميان غصه اي از جنس بغض کوچک ابرنمي دانم چرا؟
شايد به رسم عادت و پروانگي مان
بازبراي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم

 


 


سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,

|
 


ﺑﻪ ﻭﺑﻼﮒ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺵ ﺍﻣﺪﻳﻦ

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

haideh

 

دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
شهريور 1391

 

اغوش...
همین و بس:دوستت دارم
عشق و دیوانگی!!؟؟.
سوختم ای عشق
احساسی عجیب
روز زیبای پاییزی
شکست عهد منو گفت هرچه بود گذشت
ملودی تابستان
مفهوم ارامش..
شریک...
درباره من بی خود قضاوت نکن...
خیلی خیلی...
مگذار...
بازم نگاه..
جملات عاشقانه...
سکوت...
از یاد برد..
سالها رفته.....
هامت میخواهد...
دلتنگی..

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان kati و آدرس katinaz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





عشق یعنی همدم تنهایی
eshgolaneh
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 21393
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


كد ماوس

safhi ha

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->