دلمو ندیدی؟دلمو همینجاها گذاشته بودم ندیدی؟توی چشمای تو گذاشته بودم ندیدی؟دلم من کوچیک بود اما یه عالمه پرنده داشت واسه گنجشگا رو شونه ی زمین دونه میکاشتند با تمام سادگیش زیر بارون قدم میزد پاییز رو فرق میکرد و دنیا رو به هم میزد آرزو داشت آدما آسمونو رها کنن یه بار هم خدا رو تو قلب زمین ÷یدا کنن یه نفر پیدا بشه قفله بهشتو بشکنه قصه ی جهنم این طلسمه زشتو بشکنه دلمه من خیلی میخواست یه روز دربه در با نگاه مهربونت عازم سفر بشه!!!
پسره با التماس میره جلو میگه:خانوم تورو خدا یه گل بخرید زن در حاله که گلو از دستش میگرفت نگاه پسرک روی کفشه زن افتاد.پسرک گفت:چه کفشهای قشنگی دارید زن خندیدو گفت:برادرم خریده دوست داشتی جای من بودی؟پسرک محکم گفت:نه!!!دوست داشتم جای برادرت باشم تا من برای خواهرم کفش بخرم!!!!!!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
kati و
آدرس
katinaz.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.